آشنایی با سید جمال الدین اسد آبادی و اقدامات او
زندگینامه سید جمال الدین اسد آبادی
سید جمالالدین اسدآبادی یا سید جمال الدین افغانی (۱۲۵۴-۱۳۱۴ق) فرزند سیدصفدر، عالم روشنفکری که برای تقریب مذاهب اسلامی و وحدت اسلامی کوشید و با همین هدف، سفرهایی به مناطق مختلف جهان اسلام داشت. درباره موطن، زندگی و تفکر وی بین نویسندگان اختلاف است. میرزا رضای کرمانی از شاگردان او در ایران بود که ناصر الدین شاه را به قتل رساند.
تاریخ تولد: ۱۲۱۷ شمسی
زادگاه: اسدآباد
محل زندگی: ایران • مصر • افغانستان • هندوستان
تاریخ وفات: ۱۲۷۵ / مارس ۱۸۹۷
محل دفن: کابل
شهر وفات: ابتدا استانبول و سپس به کابل منتقل شد.
نسب و تولد سید جمال الدین اسد آبادی
سید جمال الدین در شعبان ۱۲۵۴ق (آبان ۱۲۱۷ ش) در اسدآباد به دنیا آمد. پدرش سیدصفدر و مادرش سکینه بیگم از نوادگان امام سجاد(ع) بودند. برخی وی را افغانی و برخی دیگر او را ایرانی میدانند. کسانی که رأی به افغانی بودن وی دادند، دلایلی را برای اثبات افغانی بودن سید جمال الدین ارایه دادهاند و ادعای خود سید جمال بر افغانی بودنش را مهمترین دلیل دانستهاند.
صفات الله جمالی نوه خواهر سید جمال الدین، بیان داشته که از عمده دلایل ایرانی بودن وی این است که افراد بسیاری از اقوام و بستگان سید جمال در اسدآباد همدان زندگی میکنند و «ایرانی بودن سید اظهر من الشمس و ابین من الامس» است. در بیشتر اسناد تاریخی، قرینههایی بر ایرانی بودن سید جمال وجود دارد و او حتی دو جلد گذرنامه ایرانی داشته است.
برخی دیگر گفتهاند که سید جمال با توجه به الزامات مبارزه سیاسی برای وحدت جهان اسلام که ایرانی و شیعی بودن میتوانست مانعی در برابر آن باشد، خود را به مجموعه جهان اسلام متعلق میدانست و سعی میکرد منسوب به جایی نباشد تا از این طریق بتواند با علمای جهان اسلام و اهل سنت تعامل داشته باشد؛ برای مثال سید جمال در مصاحبه با روزنامه پال مال بیان داشته که «من یک افغانی از خالصترین نژاد ایرانی هستم.»
با این حال برخی وی را متولد اسدآباد یا اسعدآباد کنر افغانستان میدانند که در کابل تحصیل کرده و از آنجا برای ادامه تحصیل به هند رفته است.
سید جمال، در نامهای بیان داشته که انگلیسیها او را روسی، سنیها او را رافضی، شیعهها او را ناصبی میدانند. «نه کافر به خود میخواند و نه مسلم از خود میداند. از مسجد مطرود و از دیر مردود، حیران شدهام که به کدام آویزم و با کدام به مجادله برخیزم.»
تحصیلات سید جمال الدین اسد آبادی
وی آموختن قرآن را از ۵ سالگی نزد پدر و مادر آغاز کرد و مقدمات عربی را طی سالهای اول تحصیل فراگرفت و در سال ۱۲۶۴ق به همراه پدرش (سید صفدر) وارد شهر قزوین شد و ۴ سال در آنجا گذراند. وی در حوزه علمیه این شهر به درس و بحث پرداخت و ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول را فراگرفت. سید جمال الدین در سال ۱۲۶۶ق به همراه پدر وارد تهران شد و تحصیل خود را نزد مجتهد وقت (آقا سیدمحمدصادق طباطبایی همدانی) ادامه داد و به دست او معمم شد.
سید در سال ۱۲۶۶ق همراه پدر به قصد نجف از تهران حرکت کرد و بعد از سه ماه توقف در بروجرد و مباحثه علمی با عالمان آن شهر به عتبات رفت. ۴ سال در درس شیخ انصاری حضور یافت. سپس در سال ۱۲۷۰ه.ق به قصد بمبئی هندوستان روانه ایران شد.
برخی سفر وی را در سال ۱۲۸۲ق دانستهاند و گفتهاند سید جمال در نجف به فکر «ایجاد پیوند تازهای میان دولتها و ملتهای اسلامی افتاد» و کوشید این طرح را به سرپرستی سلطان عثمانی اجرا کند. او نخست با مدحت پاشا در این باره به مکاتبه پرداخت و از او خواست توصیهنامههایی به مقامات هند، افغانستان و بلوچستان برای سفر به آن مناطق بنویسد.
اقدامات سید جمال الدین اسد آبادی
♦ در هندوستان
سید جمال در ۱۲۵۴ هجری قمری، بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید، سعی کرد تا مردم و خصوصاً مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند.
♦ در مصر
در مصر با استقبال برخی مقامات دولتی روبرو شد و شروع به تدریس و تبلیغ کرد. بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مصر از او بهره بردند و شیخ محمد عبده مفتی بزرگ مصر او را همچون استاد خود میدانست. در تحولات سیاسی مصر نقش مؤثر داشت و به همین دلیل پس از مدتی به کوشش نمایندگان خارجی که منافع خود در مصر را در خطر میدیدند او را از مصر بیرون کردند و به هند رفت. مدتی او را در کلکته زیر نظر حکومت انگلیسی هند نگاه داشتند و بعد که اجازه یافت از راه دریای سرخ به اروپا رفت.
♦ سفر به اروپا، بازگشت به ایران و اخراج توسط ناصرالدینشاه
در لندن و پاریس مورد توجه مقامات سیاسی اروپا بود. در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده به انتشار روزنامه عروه الوثقی مبادرت نمود؛ که فقط ۱۸ شماره از آن منتشر شد. با نشر مقالات اندیشههای خود در مورد اتحاد اسلام را میپراکند. بالاخره به حجاز سفر کرد و از بوشهر به ایران وارد شد و به تهران رفت و در خانه حاجی محمد حسن امینالضرب ساکن شد.
چند بار با ناصرالدینشاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت ولی شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدتی امر به اخراج او از ایران کرد. از راه مازندران به قفقاز و بعد به مسکو و پترزبورگ رفت. در سفری که به مونیخ رفت با ناصرالدینشاه و میرزاعلیاصغر اتابک ملاقات داشت و به دعوت آنان دوباره به ایران بازگشت. مدتی در شاهعبدالعظیم بود که باز به دستور شاه او را از ایران بیرون کردند. به بغداد و بصره سپس به اروپا رفت.
♦ در عثمانی
سلطان عبدالحمید او را به استانبول دعوت کرد و امیدوار بود از نفوذ او برای اداره کشورهای اسلامی امپراتوری عثمانی بهره گیرد.
در استانبول میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی و خبیرالملک به تشویق او به نشر مطالب علیه شاه و اتابک پرداختند. پس از کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که از مریدان او بود، دولت ایران خواستار تحویل او شد ولی مقامات عثمانی نپذیرفتند.
آثار سید جمال الدین اسد آبادی
سیدجمالالدین آثار مکتوبی دارد که عمده آنها تقریرات وی است که دیگران به رشته تحریر درآوردهاند. عمده آثار وی را کلبه شروق با همکاری مرکز بررسیهای اسلامی به مناسبت کنگره جهانی سیدجمال در تهران به چاپ رسانیده است؛ ازجمله:
رسائل فی الفلسفه و العرفان: این مجموعه شامل ۶ رساله در فلسفه و عرفان است که عمدتا توسط محمد عبده به رشته تحریر درآمده است. «مراة العارفین»، «الواردات»، «القضاء و القدر»، «فلسفة التربیة و فلسفة الصناعة»، «العلم و تأثیره فی الارادة و الاختیار» و ترجمه عربی رساله «نیچریه»
نامهها و اسناد سیاسی – تاریخی: در بین اوراق و اسناد به جای مانده از سید جمال، دهها نوشته و نامه از وی که در تهران، کرمانشاه، بغداد، بصره، پطرزبورغ، مسکو، استانبول، پاریس، لندن و غیره نوشته شده موجود است که اغلب آنها محتوایی سیاسی یا انتقادی دارد. کتابِ “نامهها و اسناد سیاسی – تاریخی” شامل ۵۰ نامه و سند تاریخی از سیدجمال، به زبانهای عربی، ترکی و فارسی است.
مجموعه رسائل و مقالات: شامل بیش از سی رساله و مقاله از سیدجمال است که بخشی از آنها را خود سید نوشته و بخشی دیگر توسط سید بیان شده و محمد حسن آقا امین الضرب ثانی، آنها را تقریر و به خط خود نوشته است. در این مجموعه، قصههای سیدجمال نیز نقل شده است که برای نخستین بار توسط ابوالفضل قاسمی چاپ شد و نسخه خطی آن در بین اسناد سید در مجلس نگهداری میشود.
الرسائل و المقالات این مجموعه، شامل ۲۲ مقاله و رساله از سیدجمال به زبان عربی است. مانند : رساله درباره المهدیه، الشرق و الشرفیین، الرد علی رینان و… که بعضی از این مقالات در سالهای اخیر، برای نخستین بار در مجله «الیوم السابع» پاریس و مجله «العالم» لندن، چاپ شده است.
تاریخ ایران و تاریخ افغان: که تالیف خود سیدجمال است.
العروه الوثقی: مجلهای بود که در پاریس منتشر میگردید. نخستین شماره آن در ۱۵ جمادی الاولی ۱۳۰۴ق (۱۳ مارس ۱۸۸۴م) در پاریس انتشار یافت و تا ذیحجه ۱۳۰۴ق (اکتبر ۱۸۸۴م) نشر آن ادامه پیدا کرد و جمعاً ۱۸ شماره از آن منتشر گردید. «سردبیر» این مجله، شیخ محمد عبده بود. مجموعه کامل این نشریه توسط اشخاص و یا ناشرین متعددی، در عراق، لبنان، مصر، ایران و اروپا بارها چاپ شده است و به مناسبت کنگره جهانی سیدجمال در تهران، از طرف مجمع التقریب با مقدمهای مشروح در ۵۱۶ صفحه تجدید چاپ گردید.
ضیاء الخافقین: مجلهای بود که سیدجمالالدین برخی مقالات آن را نگاشته و کلبه شروق با همکاری مرکز بررسیهای اسلامی به چاپ رسانیده است. این مجله بیش از پنج شماره اجازه چاپ در انگلیس نیافت.
پیشنهادی: آشنایی با زندگی منوچهری دامغانی