درباره ایستادگی پیامبر اکرم در برابر عقاید باطل و نظر ایشان
چند نمونه از عقاید باطل از نظر پیامبر
پیامبر اکرم در مقابل تمام عقاید باطل و بیهوده چه در اعتقادات، چه در مسائل شرعی و چه در آداب و عادات اجتماعی ایستادگی کردند و تمام عمر به اصلاح افکار و اندیشه مردم پرداختند. چند نمونه از خرافات مربوط به عادات اجتماعی دوران جاهلیت را بیان میکنیم.
۱- مبارزه با فال بد زدن
عربهای دوران جاهلی پرندهای را به پرواز درمیآوردند، اگر به سمت راست پرواز میکرد، به فال نیک میگرفتند و کار مورد نظرشان را انجام میدادند و اگر به سمت چپ پرواز میکرد، به فال بد میگرفتند و کار را انجام نمیدادند.
پیامبر با این عمل مخالفت کردند و در حدیثی فرمودند: «کسی که فال بد، او را از برآوردن نیازهایش بازدارد، شرک ورزیده است».
و در جای دیگر فرمودند: «خداوند اثر فال بد را با توکل از بین میبرد» و همچنین فرمودند: «کفاره فال بد زدن، توکل بر خداست».
۲- مبارزه با آویختن اشیای جادویی برای در امان ماندن از چشمزخم
عربهای جاهلیت آویزههایی از استخوان مردگان، سنگهای جادویی یا پارچههای آلوده را برای در امان ماندن از ارواح خبیثه، جنون و چشمزخم همراه خود داشتند، پیامبر در این مورد فرمود: «این آویزههای بیاثر را از بچهها دور سازید و آنها را با این قلادهها به رنج میفکنید».
همچنین آنها برای دور ماندن حیوانات از ارواح خبیثه و چشمزخم، رشتههای زه بر گردن یا پیشانی اسبان و شتران میآویختند، یا وقتی تعداد شتران آنها به صد میرسید، چشم یک شتر نر را کور میکردند یا وقتی تعداد آنها به هزار میرسید، هر دو چشم یک شتر نر را کور میکردند.
پیامبر با این روشهای خرافی برای محفوظ داشتن حیوانات نیز ایستادند و هرگونه آزار رساندن به حیوانات را ممنوع کردند و در جایی فرمودند: «بستن ریسمان سخت به گردن حیوان و سوراخ کردن بینی و سیخ زدن به حیوان در اسلام نهی شده است».
ایشان به عنوان الگوی مسلمانان، هرگاه خانهای خریداری میکردند یا چشمهای جاری میساختند، برای دفع چشمزخم، یک گوسفند ذبح مینمودند.
۳- عطسه
عرب جاهلی، عطسه را شوم و علامت بلا و حادثه تلخ میدانست و بعد از عطسه دست به کاری نمیزد. پیامبر فرمود: «خداوند عطسه را دوست میدارد و خمیازه را مکروه میداند. هرگاه کسی عطسه کند، حمد خدا گوید و هر مسلمانی که عطسه را میشنود، او را دعا گفته و از خداوند مزید رحمت طلب کند».
۴- آتشافروزی برای طلب باران
در زمان جاهلیت پیران قوم برای طلب باران، به دم و پاهای گاوهای ماده هیزم میبستند و آنان را به بالای کوه میبردند، هیزمها را آتش میزدند و گاوها را وادار به دویدن میکردند.
به پندار آنان ناراحتی گاو در طلب باران اثرگذار بود و موکلان باران، به علت قداست گاو، ناراحتی آنان را تحمل نکرده، باران میفرستادند و یا شاید آتشافروزی و ایجاد سروصدا، تقلید از رعد و برق بوده است.
پیامبر برای مبارزه با این خرافه، با کندن چاه و قنات، زمینهای بایر و موات را احیا کرد. در زمان خشکسالی نیز از مسلمانان خواست که به جایی گسترده بروند و دعا کنند و نماز استسقاء بخوانند، پیامبر دعا میفرمود و آنان آمین میگفتند. فرشته وحی نازل شد و از استجابت دعا خبر داد.
منبع: https://www.sid.ir مقاله مبارزه پیامبر صلی الله علیه و آله با آداب و رسوم خرافی (با اندکی تغییر و تلخیص)