معنی و مفهوم شعر بیا تا برآریم دستی ز دل فارسی پایه نهم از سعدی
در این پست، معنی و مفهوم شعر بیا تا برآریم دستی ز دل از سعدی ( کتاب ادبیات فارسی نهم ) را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.
معنی شعر بیا تا برآریم دستی ز دل
۱- بیا تا براریم دستی ز دل – که نتوان برآورد فردا ز گِل
معنی و مفهوم: بیایید دست هایمان را برای دعا بالا ببریم و از اعماق دل خدا را صدا بزنیم – زیرا اگر مُردیم و زیر خروارها خاک دفن شدیم، دیگر نمی شود این دست ها را برای دعا بالا برد.
۲- کریما به رزق تو پرورده ایم – به انعام و لطف تو، خو کرده ایم
معنی: ای خداوند بخشنده! ما با روزی دادن های همیشگی تو پرورش یافتیم – ما به هدیه ها و مهربانی های بی شمارت عادت کرده ایم.
۳- چو ما را به دنیا تو کردی عزیز – به عقبی همین چشم داریم نیز
معنی: خدایا تو (با خطاپوشی های بسیاری که از ما داشتی،) ما را در دنیا عزیز و گرامی قرار دادی – ما در قیامت هم از تو چنین انتظار داریم (که آنجا هم آبروی ما را حفظ کنی)
۴- به لطفم بخوان و مران از درم – ندارد به جز آستانت سرم
معنی: خدایا با لطف و مهربانی ات مرا صدا کن و از خودت دورم نکن – زیرا من به جز درگاه تو جای دیگری را ندارم ( یا سرم را جز به درگاه تو خم نمیکنم و فقط تو را میخوانم)
۵- چراغ یقینم فرا راه دار – ز بد کردنم دست، کوتاه دار
معنی: ایمان و یقین قلبی به من بده (تا راه درست را گم نکنم) – دست من را از انجام دادن کارهای بد کوتاه کن (اجازه نده من گناه کنم)
۶- خدایا به ذلّت مران از درم – که صورت نبندد دری دیگرم
معنی: خدایا مرا با ذلت و خواری از آستان خودت دور نکن – چرا که هیچ خانه ای جز خانه تو را تصورم نمی کنم که درِ لطف و رحمتش را روی من باز کند.
پیشنهادی: معنی شعر نیکیاختصاصی-دانشچی
نوشته دست من را از انجام دادن کار های بد کوتاه نکن. تصحیحش کنید
تشکر تصحیح شد