معنی کنایه ” سر هم نبرد به گرد آوردن “

آشنایی با معنی و مفهوم کنایه سر هم نبرد به گرد آوردن

در این پست با معانی و مفهوم این اصطلاح فارسی از کتاب ادبیات فارسی دهم آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

معنی سر هم نبرد به گرد آوردن کنایه از چیست؟

۱- این اصطلاح را جناب فردوسی در شعر رستم و اشکبوس به کار برده است. آنجا که می گوید:

بيامد كه جويد ز ايران نبرد – سر هم نبرد اندر آرد به گرد

یعنی: آمد که از بین لشکر ایرانی ها حریفی پیدا کند که با او بجنگد و شکستش دهد.

۲- سر هم نبرد به گرد آوردن کنایه از شکست دادن حریف در جنگ است.

۳- هم نبرد یعنی مبارزی که در میدان جنگ در مقابل حریفش می جنگد.

گرد: خاک

ایران: مجاز از لشکر و سپاه ایران

۴- معادل این کنایه: پوزه کسی را به خاک مالیدن.

۵- سر یا پوزه کسی را به خاک مالیدن یعنی او را شکست دادن و مایه خفت و خواری او شدن. معمولا این اصطلاح را برای جنگ یا گلاویز شدن با کسی به کار می برند و نشان دهنده پیروزی شخص بر حریف خود است.

بخشی از شعر

خروش سواران و اسپان ز دشت

ز بهرام و کیوان همی برگذشت

همه تیغ و ساعد ز خون بود لعل

خروشان دل خاک در زیر نعل

نماند ایچ با روی خورشید رنگ

به جوش آمده خاک بر کوه و سنگ

به لشکر چنین گفت کاموس گرد

که گر آسمان را بباید سـپرد

دلیری کجا نام او اشکبوس

همی بر خروشید بر سان کوس

بیامد که جوید ز ایران نبرد

سر هم نبرد اندر آرد به گرد

اختصاصی-دانشچی

پیشنهادی: ضرب المثل بیشتری بخوانید