خانه » ادبیات » تحقیق درباره قالب شعری مسمط

تحقیق درباره قالب شعری مسمط

همه چیز درباره قالب شعری مسمط و نمونه های آن

قالب شعری مسمط
در ادامه با این قالب شعری آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

قالب مسمط چیست؟

وقتی شاعر چند مصراع با یک قافیه می‌سراید و بعد یک مصراع با قافیه متفاوت با آنها می‌آورد و دوباره چند مصراع هم‌قافیه و بعد یک مصراع با قافیه متفاوت، شعر مسمط سروده است.

مصراع‌های هم‌قافیه را «رشته» و مصراع آخر که قافیه‌اش متفاوت است را «بند» می‌گویند. برای درک بهتر این قالب شعر به شکل زیر توجه کنید:

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ✖ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ✖
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ✖ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ✖
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ✖ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ✦

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ• ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ•
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ• ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ•
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ• ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ❉

«مُسَمَّط» از «سمط» گرفته شده که در عربی به‌معنی «رشته» آمده است و چون در این قالب به‌ نظر می‌آید مصراع‌ها با یک رشته به هم متصل شده‌اند، آن را «مسمط» می‌گویند.

منوچهری دامغانی، اولین کسی است که این نوع شعر را سرود. ناصرخسرو، ملک‌الشعرای بهار، شیخ بهایی و قاآنی نیز در این زمینه شعرهایی سروده‌اند.

پیشنهادی: در مورد زندگی منوچهری دامغانی

انواع مسمط

اگر رشته (یعنی مصراع‌های هم‌قافیه) و بند (یعنی مصراعی که قافیه متفاوت دارد) با هم ، ۳ مصراع باشند، به آن «مسمط مثلث» (یعنی مسمط سه‌تایی) می‌گویند، اگر ۴ مصراع باشند، «مسمط مربع» (چهارتایی)، اگر ۵ مصراع باشند، «مسمط مخمس»، اگر ۶ مصراع باشند، «مسمط مسدس» و اگر ۸ مصراع باشند، به آن «مسمط مثمن» می‌گویند. نوع «مسمط مسدس» بیشتر از بقیه انواع آن سروده شده است.

اگر دو مصراع آخر مسمط، را از یک غزل مشهور برداشته باشند، به آن «مسمط تضمینی» می‌گویند.

اگر مسمط دارای ساختار و زبان متفاوت با مسمط‌های سنتی باشد، به آن «مسمط نو» می‌گویند. امروزه بعضی شاعران در موضوعات اجتماعی از این نوع شعر استفاده می‌ کنند.

بیشتر بدانید: درباره قالب شعری تک بیتی

نمونه مسمط

قسمتی از مسمط تضمیمی استاد شهریار (شهریار در این شعر از غزل سعدی استفاده کرده است):

اي که از کلک هنر نقش دل‌انگيز خدايي
حيف باشد مه من کاين‌همه از مهر جدايي
گفته بودي جگرم خون نکني باز کجايي
«من ندانستم از اول که تو بي مهر و وفايي
عهد نابستن از آن به که ببندي و نپايي»

مدعي طعنه زند در غم عشق تو زيادم
وين نداند که من از بهر عشق تو، زادم
نغمة بلبل شيراز نرفته است ز يادم
«دوستان عيب کنندم که چرا دل به تو دادم
بايد اول به تو گفتن که چنين خوب چرايي»

قسمتی از مسمط مسدس منوچهری دامغانی:

خیزید و خز آرید که هنگام خزانست
باد خنک از جانب خوارزم وزانست
آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست
گویی به مثل پیرهن رنگ‌رزانست
دهقان به تعجب سر انگشت گزانست
کاندر چمن و باغ ، نه گل ماند و نه گلنار

طاووس بهاری را، دنبال بکندند
پرش ببریدند و به کنجی بفکندند
خسته به میان باغ به زاریش پسندند
با او ننشینند و نگویند و نخندند
وین پر نگارینش بر او باز نبندند
تا بگذرد آذر مه و آید (سپس) آذار

قسمتی از مسمط مخمس شیخ بهایی:

تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه

روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *