انشا اگر من بادبادک بودم

انشا دانش آموزی با موضوع اگر من بادبادک بودم 🪁

انشا با موضوع اگر من بادبادک بودم به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

انشا ادبی اگر من بادبادک بودم

اگر من بادبادک بودم، هر روز عصرها که باد می وزید به دست کودکی که مرا با نخی اسیر کرده بود به سوی آسمان پر می کشیدم و موجودی پرانرژی و ماجراجو در دنیای آسمانی می‌شدم. از آن بالا به زمین زیر پایم و چشمهایی که به سمت من خیره بود نگاه میکردم.

برای بهترین پرواز با پرندگان آسمان رقابت می کردم و در مسابقات هيجان انگیز آسمانی، توانایی‌ام را در مقابل همه نشان می‌دادم. هر چقدر بند اسارتم در دست کودک آزادتر می شد بالاتر میرفتم تا برسم به دلِ نرم ابرهای روان. آنجا لطافت و نرمی ابرهای پنبه ای صورت کاغذی ام را نوازش می‌کرد. باز با رها شدن بند بادبادک بالاتر میرفتم تا با خورشید گرم و مهربان هم صحبت شوم و درخشش رنگهای زیبایم را به او نشان دهم.

نسیم با هر نفس خنکش گوش‌واره هایم را تکان میداد و با لطافت از من عبور می‌کرد و با هر حرکت نسیم، دست در دست هم بالا و پایین می پریدیم و از باد میخواستم تا با شدت مرا بگیرد و بکشد تا بند اسارتم پاره شود و آنگاه بتوانم آزادانه هرجا که میخواهم بروم و سفر تازه ای را شروع کنم.

اگر من بادبادک بودم، نمادی از آزادی و شور و شوق در آسمان می‌شدم و از بالای آسمان، قلبتان را با احساس آزادی پر می‌کردم و دنیای پر از رنگ و نور و شادی را برای شما رقم می‌زدم.

انشا اگر من یک کاغذ بودم 📄

اختصاصی-دانشچی