معنی و مفهوم شعر چشمه فارسی پایه دهم از نیما یوشیج (علی اسفندیاری)
در این پست، معنی و مفهوم شعر چشمه از نیما یوشیج را از کتاب فارسی دهم برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.
معنی شعر چشمه
۱- گشت يكی چشمه ز سنگی جدا
غُلغُله زن، چهره نما، تيز پا
معنی: چشمه ای غلغل کنان، در حالیکه خودنمایی می کرد، با سرعت زیاد از کنار سنگی عبور کرد.
غلغله زن: جوش و خروش داشتن، غوغا کردن
چهره نما: خودنمایی کردن، خود را نشان دادن
تیزپا: سریع
۲- گه به دهان بر، زده كف چون صدف
گاه چو تيری كه رود بر هدف
معنی: بر اثر جوش و خروش، گاهی بر دهان چشمه مانند صدف کف هایی پدیدار می شد و گاهی از سرعت زیادش همچون تیر راست و محکمی بود که به هدف می خورد.
۳- گفت: درين معركه، يكتا منم
تاجِ ِسر گُلبُن و صحرا، منم
معنی: چشمه گفت: در بین موجودات و در این عرصه، من یکتا و ناب هستم و گل سر سبد و سرور دشت و صحرا منم.
گلبن: بوته گل
۴- چون بِدَوم، سبزه در آغوش من
بوسه زَنَد بر سر و بر دوش من
معنی: وقتی حرکت می کنم و با سرعت جریان می یابم، سبزه های سر راه در آغوش من قرار می گیرند و مرا بوسه باران می کنند!
۵- چون بگشايم ز سرِ مو شِكَن
ماه ببيند رخ خود به را من
معنی: وقتی چین موهایم را باز می کنم و صاف می شوم (اشاره به بدون موج بودن و آرام بودن آب) ماه می تواند تصویر خودش را در من ببیند.
شکن: پیچ و خم های مو
۶- قطرۀ باران كه در افتد به خاک
زو بِدَمَد بس گُهر تابناک
معنی: وقتی قطره بارانی از آسمان به روی خاک می افتد، از او گوهرهای درخشان (اشاره به رویش گل ها) می روید.
۷- در بر من ره چو به پایان برد
از خجلی به سر گريبان بَرَد
معنی: قطره باران وقتی آخر سر به روی من فرود می آید، (وقتی در وجود باعظمت من می افتد) با آن همه بزرگی اش در برابر من خجل و سرافکنده می شود و احساس کوچکی می کنند.
۸- ابر ز من حامل سرمايه شد
باغ ز من صاحب پيرايه شد
معنی: ابر به برکت وجود من است که سرمایه ای همچون باران دارد و باغ ها با وجود من اینچنین سرسبز و صاحب زیور و زینت شده اند.
پیرایه: آرایش، زینت و زیبایی
۹- گل، به همه رنگ و برازندگی
می كند از پرتو من زندگی
معنی: گل با آن همه زیبایی هایی که دارد، به برکت وجود من است که زندگی می کند. (یعنی من به گل ها و درختان آب میرسانم تا رشد کنند و سرسبز شوند.)
۱۰- در بُنِ اين پردۀ نيلوفری
كيست كند با چو منی همسری؟
معنی: زیر این آسمان آبی و پهناور، چه کسی می تواند با من برابری کند؟!
بُن: اصل
پرده نیلوفری: منظور آسمان است
۱۱- زين نَمَط آن مستشده از غرور
رفت و ز مبدأ چو كمی گشت دور
معنی: با این شیوه و ورش، چشمه مست و مغرور به راه خود ادامه داد و از سرچشمه خودش دور شد.
نمط: اسلوب، روش
۱۲- ديد يكی بحر خروشنده ای
سَهمگِنی، نادره جوشنده ای
معنی: ناگهان در برابرش دریای خروشنده و ترسناکی را دید که در جوشش و موّاج بودن، نادر و کمیاب بود.
سهمگن (سهمگین): ترسناک
۱۳- نعره بر آورده، فلک كرده کَر
ديده سيه كرده، شده زَهره در
معنی: چنان فریادی زد که آسمان گویا از فریاد بلند چشمه کر شد! و چشمانش سیاه شده و بسیار ترسناک شده بود.
۱۴- راست به مانندِ يكی زلزله
داده تنش بر تن ساحل يَله
معنی: درست شبیه زلزله ای شده بود که تنش را در تن ساحل رها و آزاد کرده بود و با امواجش به لزره در آمده بود!
یله: رها و آزاد
۱۵- چشمۀ كوچک به چو آن جا رسيد
وان همه هنگامۀ دريا بديد
معنی: چشمه کوچک وقتی به دریا رسید و آن همه عظمت و شکوه دریا را دید.
۱۶- خواست كزان وَرطِه قدم دركشد
خويشتن از حادثه برتر كشد
معنی: خواست از آن مکان خطرناک عقب رود و خودش را از این حادثه بیرون کند ( و در امان نگه دارد)
۱۷- ليک چنان خيره و خاموش ماند
كز همه شيرين سخنی، گوش ماند
معنی: اما چنان شگفت زده و خاموش شد و مات و مبهوت ماند که همه شیرین سخنی های خود را (که مغرورانه می گفت) از یاد برد.
پیشنهادی: آشنایی با شعر نیماییاختصاصی-دانشچی