خانه » زندگینامه » تحقیق در مورد زندگی مهدی اخوان ثالث و آثار او

تحقیق در مورد زندگی مهدی اخوان ثالث و آثار او

همه چیز درباره زندگی مهدی اخوان ثالث + آثار

زندگینامه مهدی اخوان ثالث

در ادامه با زندگی این شاعر ایرانی و آثار او آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

زندگی نامه مهدی اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث در دهم اسفند سال ۱۳۰۷در شهر مشهد به دنیا آمد. شاعری معروف که تخلص وی در اشعارش م.امید بود. مهدی اخوان ثالث موسیقی پژوه بود و در موسیقی ایرانی نیز فعالیت داشت، وی در اولین دوره جشنواره بین المللی شعر فجر منتخب و برگزیده بود.

دیرینه اخوان ثالث

پدر این شاعر پرآوازه علی نام داشت. پدرش یکی از سه برادری بود که از فهرج، روستایی در استان یزد کوچ کرده و به مشهد رفته بود به همین سبب آن ها نام خانوادگیشان را اخوان ثالث گذاشتند، معنی اخوان ثالث برادران سه گانه می باشد.

اخوان در مدرسه فنی (دبیرستان) مشهد تحصیل می کرد و تا سن بیست سالگی در مشهد بود، سپس به تهران آمد و در اطراف تهران چن سالی مشغول به کار آموزگاری شد و از دهه چهل از طرف وزارت فرهنگ برای خدمت در کتابخانه ملی انتخاب شد.

اشعار اخوان ثالث بیشتر در مورد مسائل اجتماعی است و در بعضی مواقع نیز اتفاقات زندگی مردم را به تصویر کشیده و به وصف حوادث در اشعارش پرداخته است. اخوان سبک حماسی را در اشعارش با صلابت و سنگینی شعر خراسانی ترکیب کرده، اشعارش ترکیبات نو و جدیدی دارد همچنین وی در شعر کلاسیک فارسی نیز تبحر داشت و اشعاری به سبک نو نیز سروده است.

اخوان در سرودن اشعارش از فردوسی که سبکی حماسی داشت، و نیما یوشیج که شعر نو می سرود الهام می گرفت و این شاعر، اشعاری با هر دو سبک حماسی و نو از خود به جای گذاشته، اخوان به نوازندگی تار نیز آشنا بود و در موسیقی ایرانی دارای مقام بود.

تبحر اخوان در سبک شعر حماسی است و درون مایه های حماسی را در اشعارش مزین به استعاره و نماد می کند. تصویری که از خوان ثالث در اذهان باقی است گویای این است که این شاعر به نوعی پیام آوری روی آورده و از نظر اعتقادی آمیزه ای از آراء عدالت‌ خواهی و تاریخ ایران باستان خلق کرده و ایران دوستی او جنبه نژاد پرستانه یافته است.

در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شعرهای اخوان، روزنه ای برای تحولات فکری و اجتماعی جوانان و هنرمندان آن دوره بود و جوانان و هنرمندان آن دوره با خواندن اشعار اخوان در زندگی به نگرش تازه ای رسیدند.

سیاست

اخوان در ابتدا گرایش سیاسی داشت امّا با اتفاق ۲۸ مرداد تا مدتی از سیاست دور شد مدتی بعد با نیما یوشیج و سبک شعر نیمایی آشنا شد، اخوان از پیوستن به صف انقلابیون دوری می کرد و علاقه ای به نزدیک شدن به صاحبان قدرت نداشت.

در اوایل انقلاب، اخوان گرایش ضد امپریالیستی داشته است چنان که دراوایل انقلاب تعداد زیادی از شاعران و هنرمندان چپ گرا چنین موضعی داشتند. اخوان در آذر ۱۳۵۸ طی مصاحبه ای که با روزنامه بامداد داشت این دو موضع را چندین بار تکرار کرده است، و در این زمینه گفته: این انقلاب تجربه تازه ای برای ملت ماست که جنبه ضد امپریالیستی قوی هم دارد و ما باید این سیاست را تقویت کنیم و بعد مسائل را طرح خواهیم کرد و اعتقاد دارم که الان زمان مناسبی برای طرح اختلاف نظرها نیست واین اختلاف نظر ها را نباید طوری مطرح کرد که سدی برای انقلاب باشد زمانی که این انقلاب به اهداف ضد امپریالیسمی خود رسید و به اصطلاح بار خود را به منزل رساند مشکلات را بیان خواهیم کرد، به نظر من روشن فکران باید انقلاب را با جان و دل تأیید کنند تا زمانی که سنگر های اصلی هدف های انقلابی فتح شود و معتقدم که باید بعضی اوضاع ناخوشایندی را که می‌بینیم به روی گُلِ انقلاب و هدف ‌های عالی‌اش در این مبارزه سرسختانه و عمقی و اساسیِ ضد امپریالیستی ببخشیم و هدف‌های اصلی انقلاب را دنبال کنیم و بعد در مسائل دیگر، مجال طرح دعاوی خواهد بود یا امیدواریم که لااقل باشد.

آثار مهدی اخوان ثالث

الهام گرفتن وی از شعر های کهن و سبک حماسی و همچنین سبک شعر نیمایی و سوگ اخوان بر گذشته، مجموعه ای مختص وی فراهم کرده که در هم عصران اخوان و نسل های بعد از او اثری جاودانه گذاشته است.

از آثار اخوان ثالث می توان به موارد زیر اشاره کرد:

💠 آخر شاهنامه

💠 در حیاط کوچک پاییز در زندان

💠 ارغنون

💠 زمستان

مهدی اخوان ثالث تأثیر عمیقی بر افکار و نگرش شاعران معاصر ایرانی داشته است.

 

درگذشت اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث در چهارم شهریور سال ۱۳۶۹، در ۶۱ سالگی با هستی وداع کرد و در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.

شعری از مهدی اخوان ثالث

اخوان شعر زمستان را دو سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد، در دی ماه ۱۳۳۴ سرود: «هوا بس ناجوانمردانه سرد …» او در این شعر با وصف دقیق و شاعرانه یک روز برفی و زمستانی زادگاهش مشهد، فضای آن روزگار را به تصویر کشید، اخوان زمستانِ فکر و اندیشه و پویندگی را احساس می کند و غم تنهایی در جان او چنگ انداخته، این شعر اخوان باعث زندان رفتنش شد و در زندان با شاملو هم بند بود، اخوان در خاطراتش گفته: زندان بان ها او را می زدند امّا چون پدر شاملو نظامی بود و زندان بان ها با پدرش آشنایی داشتند با او کاری نداشتند. شعر زمستان شاه کار اخوان ثالث است که استاد شجریان و شهرام ناظری به آواز خوانده اند.

زمستان
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی …
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپا خورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.

زندگینامه مهدی اخوان ثالث

شعر دلم تنگ است:

به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها
دلم تنگ است

بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه

در این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی
بیا ای همگناه ِ من درین برزخ

بهشتم نیز و هم دوزخ

به دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با من
که اینان زود می‌پوشند رو در خواب‌های بی گناهی‌ها
و من می‌مانم و بیداد بی خوابی
در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک
شب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ست
که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی‌ها، پرستوها
بیا امشب که بس تاریک و تن‌هایم

بیا ای روشنی، اما بپوشان روی

که می‌ترسم ترا خورشید پندارند
و می‌ترسم همه از خواب برخیزند
و می‌ترسم همه از خواب برخیزند
و می‌ترسم که چشم از خواب بردارند
نمی‌خواهم ببیند هیچ کس ما را
نمی‌خواهم بداند هیچ کس ما را
و نیلوفر که سر بر می‌کشد از آب

پرستوها که با پرواز و با آواز

و ماهی‌ها که با آن رقص غوغایی
نمی‌خواهم بفهمانند بیدارند
شب افتاده ست و من تنها و تاریکم
و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
پرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفر آبی
بیا ای مهربان با من!
بیا ای یاد مهتابی!

پیشنهادی: همه چیز در مورد زندگی نامه فردوسی
ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *