خانه » زندگینامه » تحقیق در مورد غلامرضا تختی و وصیت نامه او

تحقیق در مورد غلامرضا تختی و وصیت نامه او

تحقیق درباره زندگی نامه غلامرضا تختی

تحقیق در مورد غلامرضا تختی

زندگینامه غلامرضا تختی

غلامرضا تختی ملقب به جهان پهلوان، در ۵ شهریور سال ۱۳۰۹ در شهر تهران چشم به جهان گشود. در ادامه با زندگی او بیشتر آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

غلام‌رضا تختی در جنوب تهران متولد شد. غلامرضا دو برادر و دو خواهر داشت که همهٔ آن‌ها از وی بزرگ‌تر بودند. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی تهران گذراند و پس از گذراندن اول متوسطه در دبیرستان منوچهری تهران ترک تحصیل کرد.

تختی همراه کار، به ورزش زورخانه‌ای و کشتی نزد پهلوان سید علی حق‌شناس پهلوان اول ایران و پایتخت می‌پرداخت. او در سال ۱۳۲۷ به خدمت سربازی رفت و در ۲۵ مهر همان سال در اداره راه‌آهن استخدام شد. وی پیشینهٔ کار در شرکت نفت مسجد سلیمان را هم داشت.

یکی از رویدادهای زندگی تختی، پیشنهاد به او برای بازی در فیلم سینمایی بوده‌است. فردین که از دوستان تختی بود، او را برمی‌انگیزد که بازیگر سینما بشود. فردین به او می‌گوید: «بلور بازی کرد، تو هم بیا و بازی کن.» حتی پیشنهاد می‌دهند در فیلم‌های تبلیغاتی بازی کند. به تختی پیشنهاد تبلیغ عسل می‌دهند. می‌گوید: «من با خوردن عسل پهلوان نشدم! خاک و خُل خوردم و خوراکم نان و پنیر بود و با سختی‌ها ساختم و تمرین کردم تا به جایی رسیدم.»

دوران ورزشی غلامرضا تختی

تختی کشتی باستانی را در سال ۱۳۲۴ در زورخانه پهلوان سید علی آغاز کرد. او در سال ۱۳۲۹ در ۲۰ سالگی به عضویت باشگاه پولاد درآمد و به صورت حرفه‌ای زیر نظر حبیب‌الله بلور کشتی آزاد را برای شرکت در مسابقات قهرمانی آغاز کرد و در همان سال نخستین قهرمانی کشور خود را کسب کرد.

تختی در رقابتهای قهرمانی کشور طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۸ هشت بار قهرمان کشور شد. او در سال ۱۹۵۱ در مسابقات قهرمانی جهان هلسینکی در دستهٔ ۷۹ کیلو به مدال نقره رسید، وی و سه هم تیمیش؛ محمود ملاقاسمی (نقرهٔ ۵۲ کیلو)، محمدمهدی یعقوبی (برنز ۵۷ کیلو) و عبدالله مجتبوی (برنز ۷۳ کیلو)، برندگان اولین مدال‌های بین‌المللی تاریخ کشتی ایران بودند.

او سال بعد در المپیک هلسینکی مدال نقرهٔ خود را در ۲۲ سالگی تکرار کرد. چهار سال بعد در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن در یک‌وزن بالاتر؛ ۸۷ کیلوگرم، بهتر ظاهر شد و به همراه امام‌علی حبیبی نخستین مدال‌های طلای تاریخ ورزش ایران در المپیک را کسب کردند.

تختی در مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۵۹ تهران، ۱۹۶۱ یوکوهاما و ۱۹۶۲ تولیدو به ترتیب به دو مدال طلا و یک مدال نقره رسید. در المپیک ۱۹۶۰ رم هم با ۵ پیروزی با ضربهٔ فنی و یک شکست با امتیاز از عصمت آتلی ترک مدال نقرهٔ وزن ۸۷ کیلو را گرفت.

وی که کشتی را از میان وزن آغاز کرده بود با افزایش وزن خود به دسته‌های بالاتر رفته و از سال ۱۹۶۲ به دستهٔ ۹۷ کیلوگرم پا گذاشت، اما مشخص شد که رقابت در این وزن برای قهرمان پا به سن گذاشته دشوار است و او در المپیک ۱۹۶۴ توکیو با شکست از احمد آئیک ترک و مساوی با سعید مصطفائف بلغار به مقام چهارم قناعت کرد.

وایکینگ پالم سوئدی، عادل آتان ترک، بوریس کولایف روس، پت بلر آمریکایی، دیتریش آلمانی، ویچزیستیوک روس، عصمت آتلی ترک، حسن کنگور ترک، الکساندر مدوید بیلورس از شوروی و احمد آئیک ترک مهمترین رقیبان تختی در ۱۴ سال حضور وی در عرصه بین‌المللی بودند.

غلامرضا تختی هم چنین سه بار قهرمان کشتی پهلوانی و پهلوان اول ایران شده بود.

رکوردهای غلامرضا تختی

تختی اولین کشتی‌گیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدال‌های جهانی و المپیک بشود: جهانی ۵۱ و المپیک ۵۲ (در ۷۹ کیلوگرم)، المپیک ۵۶، ۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما (در ۸۷ کیلو) و جهانی ۶۲ تولیدو در ۹۷ کیلو.

تختی نخستین ورزشکار ایرانی بود که در سه المپیک مدال گرفت، دست‌آوردی که پس از او تنها محمد نصیری و هادی ساعی به دست آورده‌اند.

تختی با ۷ مدال در رقابت‌های المپیک و قهرمانی جهان رکورددار کسب بیشترین مدال جهانی در میان کشتی‌گیران ایرانی است.

تختی اولین ورزش‌کار ایرانی بود که در ۴ المپیک شرکت کرد. امیررضا خادم (از ۱۹۸۸ سئول تا ۲۰۰۰ سیدنی) تنها ورزشکار دیگر ایرانی‌ست که رکورد شرکت در ۴ المپیک را دارد.

فعالیت های سیاسی غلامرضا تختی

دلخوری تختی از خاندان پهلوی، تا اندازه‌ای به روزگار نوجوانی او بازمی‌گشت. پدر تختی یخچال طبیعی داشت و از این راه گذران می‌کرد. اما یخچال در طرح خیابان‌کشی‌های رضاشاه می‌افتد و پدر تختی ناچار می‌شود یخچال را به بهای اندکی به دولت بفروشد.

این پیشامد خانوادهٔ آن‌ها را ورشکست و آواره می‌کند، تا بدان‌جا که ناگزیر می‌شوند دو شب را در کوچه بخوابند. به هر روی، رویداد تلخی بود که اثر بسیار بدی بر تختی گذاشت و هرگز نتوانست خاطرهٔ گزنده‌اش را فراموش کند. به‌ویژه که زمانی نمی‌گذرد که پدرش آزرده از آنچه پیش آمده بود، بیمار می‌شود و درمی‌گذرد.

غلامرضا تختی از سال ۱۳۳۰ وارد فعالیت‌های سیاسی شد. او ابتدا در حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری خلیل ملکی و مظفر بقائی عضو بود و پس از انشعاب ملکی و خُنجی از بقائی به حزب نیروی سوم پیوست در جریان اختلاف میان محمدعلی خنجی و خلیل ملکی او پس از شنیدن نظرات طرفین به اتفاق اعضای سازمان ورزشکاران به دکتر خنجی و دکتر حجازی پیوست و پس از تأسیس حزب سوسیالیست به عنوان قائم مقام دبیرکل حزب (دکتر خنجی) انتخاب شد. ضمناً در سازمان ورزش حزب به همراه حسن خرمشاهی (مسئول سازمان ورزش حزب) فعالیت می‌کرد.

غلامرضا تختی پس از کودتای ۲۸ مرداد در کمیته ورزشکاران نهضت مقاومت ملی نیز علاوه بر حزب سوسیالیست فعالیت داشت و پس از تشکیل جبهه ملی دوم در سال ۱۳۳۹ به این سازمان وارد شد و از سوی کمیته ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی جبهه ملی ایران راه یافت.

با توجه به علاقه و رفت آمد تختی در جبهه ملی ایران و ریاست سازمان ورزشکاران و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی او، مهندس حسیبی، را سرپرست پسرش – بابک – می‌کند. روزی هم که هواداران دکتر مصدق برای دیدن او به احمدآباد رفتند، تختی پیشاپیش آن‌ها با عکس بزرگی از مصدق که در دست داشت، جلودار کاروان بود.

رفت‌وآمدهای غلامرضا تختی به جبهه ملی و عضویت در شورای مرکزی آن باعث گردید تا از سوی ساواک به عنوان یک «ناراضی» شناخته شود. از این روی، دستگاه ورزشی بنا به تصمیم سازمان امنیت و اطلاعات کشور، از تمرین‌های تختی جلوگیری می‌کرد و به هر شکل می‌کوشید تا از حضور او در مجامع ورزشی بین‌المللی که با استقبال کنفدراسیون دانشجویان ایرانی روبرو می‌شد، جلوگیری کند.

در سال ۱۳۴۲ و پس از دستگیری اعضای هیئت اجرایی جبهه ملی ایران، تختی به سمت هیئت اجرایی موقت جبهه ملی انتخاب شد. هنگام درگذشت محمد مصدق در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۴۵، غلامرضا تختی به تهدید مأموران نظامی و امنیتی مبنی بر خودداری از سفر به احمدآباد گوش فرا نداد و به افسران می‌گفت «دستگیرم کنید».

مرگ غلامرضا تختی

تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در اتاقش در هتل آتلانتیک تهران درگذشت. او دو روز قبل از مرگش یعنی ۱۵ دی، وصیت‌نامه‌اش را در دفترخانه اسناد رسمی شماره ۲۰۲ تحت شماره ۳۴۲۸ و با تعیین کاظم حسیبی به عنوان سرپرست فرزندش بابک (که تنها ۴ ماه داشت)؛ به ثبت رسانده بود. دربارهٔ علت مرگ او اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد.

در اسفند ۹۷ بابک تختی، تنها فرزند غلامرضا تختی، تایید کرد پدرش کشته نشده بلکه خودکشی کرده و مدعی شد بحث پیرامون شهیدسازی تختی را جلال آل‌احمد، آغاز کرده است. فرزند تختی درباره‌ی مرگ پدرش و حواشی آن در بحبوحه‌ی انقلاب۵۷ گفته است: «تختی را نکشتند. من تصور می‌کنم تختی رفته بود هتل به این امید که شاید یکی سراغش بیاید و نجاتش بدهد. وگرنه می‌توانست برود باغ خودش. تختی آگاهانه دست به این انتخاب زد. نمی‌توانست پیش‌بینی کند که ۱۱ سال بعد انقلاب خواهد شد و آقای ساعد (مدیر هتل) دچار گرفتاری می‌شود وگرنه در هتل این کار را نمی‌کرد.»

وصیت نامه های غلامرضا تختی

از مرحوم تختی ۲ وصیت نامه به جای مانده است:

 ♦ متن وصیت‌نامه اول غلامرضا تختی

این وصیت‌نامه را روزنامه اطلاعات در صفحه چهار شماره۱۲۴۸۱ مورخ نوزده دی ماه به چاپ رساند. در روزی که تیتر یک روزنامه این بود: «تختی دو ماه و نیم قبل تصمیم به خودکشی گرفت.»

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم

سپاس خدای را که برانگیخت بندگانش بر وصیت و درود بر پیغمبر و آل او(ص). خدای در قرآن کریم فرموده هر شخصی که شربت ناگوار مرگ را می‌چشد باید برای سفر دور و دراز تهیه توشه کند.

لذا توفیق رضا ربانی شامل حال غلامرضا تختی فرزند رجب شماره شناسنامه ۵۰۰ از بخش ۵ تهران شده در حال صحت بدن و کمال عقل پس از احراز به وحدانیت خدا وصی شرعی و قائم مقام قانونی خود قرار داده برادر! ابوینی آقای محمد مهدی تختی را که ثلث مالش را به مصرف دفن، کفن و چهلم او برساند و مابقی این ثلث را به دو خواهر و یک برادرش بدهد و دو سوم مالش را طبق قانون بین وراث تقسیم کند.

 ♦ متن وصیت‌نامه دوم غلامرضا تختی

تلفن داخلی هتل را می‌گیرد و از مسئول شیفت هتل برای اتاق ۲۳ درخواست قلم و کاغذی می‌کند و روی کاغذ آرم‌دار هتل در غروب ۱۶ دی، وصیت‌نامه دوم‌اش را این‌گونه تنظیم می‌کند:

« خانه شمیران به دو خواهرهایم واگذاردم، تا موقعی که زنده هستند از آن استفاده کرده، در صورتی که پسرم باقی بود بعد از مرگشان به بابکم واگذار کنند. مدال‌هایم را البته اگر بابک عزیزم بزرگ بود مال ایشان بود ولی چون چهار ماه بیشتر ندارد به اسم فرزند دلبندم بگذارید در موزه حضرت رضا(ع).

دیگر عرضی ندارم صورت بدهی‌هایم این است:

بانک‌ها – آن‌ها رهن است

اشخاص:

شرکت مریخ ۵ بنز ۵۰۰۰۰ ریال

نیکو سلیمی ۴۰۰۰۰ ریال

امیر خان ۲۰۰۰ ریال

پرویز خان بیضایی ۲۰۰۰ ریال

روح‌الله سلیمی ۵۰۰۰ ریال

حاج حسین خاله ۵۰۰۰ ریال

طلب از خسرو ضابطی ۲۰۰۰۰ ریال

غلامرضا تختی

۱۶/۱۰/۴۶

پیشنهادی: زندگینامه افراد مشهور

منبع: ویکی پدیا و تبیان

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *