گسترش ضرب المثل ” از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند ” + داستان و انشا

معنی، داستان و انشا از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند 👂 

در این پست انشا، داستان و معانی ضرب المثل ایرانی از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند جمع آوری کرده ایم، با دانشچی همراه باشید.

ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند یعنی چه؟

۱- یعنی به پند و گفته های دیگران گوش فرا نمی دهد.

۲- شنونده ای که به نصیحت یا حرف دیگران بی اعتنا کند، گویی که آن‌ها را نمی‌شنود.

۳- بی توجهی به حرف‌ها.

۴- زمانی که از آدم های اطرافمان درخواست‌هایی داریم و انتظار داریم که به آن عمل کنند، با بی توجهی و کم محلی مواجه می‌شویم! در اینجا می گویند طرف از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند.

ایموجی این ضرب المثل

⬅👂👂⬅

داستان ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

پیرزنی دنیا دیده و با تجربه در یک آشپزخانه خیلی کوچک آشپزی می‌کرد و دست پخت او شهره ی خاص و عام شده بود. غذا می پخت و می فروخت. پیرزن، با مهارت بسیار انواع مختلفی از غذاها را  آماده می کرد و مردم نیز دستپختش را خیلی دوست داشتند.

اما هر بار غذایش بسیار تند می‌شد و مردم از روی علاقه ی زیاد به پیرزن می گفتند که غذایت بسیارخوشمزه است اما کمی از تندی آن کم کن. زیرا که نمی خواهیم بخاطر این موضوع غذاهای لذیذ تو را از دست بدهیم.  پیرزن در جواب آن‌ها چشم آهسته ایی می گفت و باز روز بعد به فلفل ریختن در غذا ادامه می‌داد.

تا روزی که مردم شهر از گفتن های خود و شنیدن های پیرزن به ستوه آمدند و دیگر به آشپزخانه کوچک پیرزن نرفتند و بین مردم و اهالی شهر زبانزد شد که پیرزن حرف‌ها و خواسته‌های ما را از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند و اصلا به  نظر ما توجهی نمی‌کند! تا اینکه آشپزخانه ی پیرزن بسته شد و تنها دلیلش این بود که پیرزن حرف مردم شهر را از این گوش می گرفت و از گوش دیگر در می کرد.

حکایت برای ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

در زمان‌های دور دانشمندی در ولایتی زندگی می‌کرد که به سبب علمش مغرور شده بود و به سخنان دیگران بی اعنتایی می‌کرد. بالاخره روزی علما و حکیمان دانا  دور هم جمع شدند تا چنین رفتار زشت و ناپسندی را از دانشمند بی عمل دور نمایند. بنابراین تصمیم گرفتند که هریک صبح در دم خانه دانشمند بایستند و او را نصیحت کنند.

در روز های آتی همه‌ی علما به محض دیدن او پندی به او میدادند و او را از رفتارش منصرف میکردند. او نیز با نهایت دقت آن‌ها را قبول میکرد اما به هیچکدام عمل نمیکرد. سرانجام پس از آنکه تلاش دانایان میسر واقع نشد درباره او گفتند که از یک گوش گیرد و از گوش دیگر در کند.
در نتیجه ما در زندگی باید به سخنان دیگران توجه کنیم و اگر پذیرش ان برایمان ممکن است از انجام آن دوری نکنیم و همیشه به سخن دیگران اهمیت بدهیم.

پیشنهادی: ضرب المثل یک گوشش دره یک گوشش دروازه

انشا ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند

در شهری دور دختری زیبا به نام مینا در کنار خانواده خود زندگی می‌کرد. او به قدری زیبا بود که تمام فامیل و همه دوستان همیشه درباره زیبایی وی حرف می زدند که این کار باعث خودشیفتگی دختر میشد. دخترک برای به چشم آمدن لباس‌های باز و آنچنانی میپوشید تا بیشتر به چشم مردم و پسرها بیاید ( یک نوع عقده!). روزی دوست مینا به او یک صفحه مجازی نشان داد و گفت اگر تو هم عکسهایت را در صفحه های مجازی منتشر کنی معروف‌تر می شوی.

و به این گونه بود که مینا اغفال شد. مادر مینا که متوجه این موضوع شد سعی کرد دخترک را قانع کند و او را از این کارها که عاقبت خوبی ندارد منصرف کند اما مینا به حرف های مادرش گوش نمی داد و از این گوش می گرفت و از آن گوش به در می کرد.

روزها گذشت و دخترک در فضاهای مجازی بیشتر معروف شد و درخواست دوستی هیچ پسری را رد نمی کرد و با همه آنها دوست می شد. در این بین مادرش، خیلی نگران مینا بود و همیشه او را نصیحت می‌کرد ولی مینا توجهی نمی‌کرد.

تا اینکه روزی از خواب بیدار شد گوشی اش را به دست گرفت تا به صفحه های مجازی اش سری بزنند اما صحنه خیلی بدی را دید. تمام عکسهایی که با افراد غریبه گرفته بود و هر عکسی که برای آنها فرستاده بود پخش شده بود. زیرعکس‌های او، حرف‌های ناجوری گفته بودند و او را با لقب یک دختر بی حیا می‌شناختند. مینا وقتی این صحنه را دید یاد حرف‌های مادرش افتاد و گفت  کاش حرفهای او را از این گوش می گرفت از آن گوش به در نمی کرد.

بیشتر بخوانید: ضرب المثل هایی با گوش