خانه » ادبیات » معنی شعر زنگ آفرینش (قیصر امین پور)

معنی شعر زنگ آفرینش (قیصر امین پور)

معنی شعر زنگ آفرینش کتاب فارسی پایه هفتم از قیصر امین پور 🌲

معنی شعر زنگ آفرینش

در این پست، معنی و مفهوم شعر زیبای زنگ آفرینش از قیصر امین پور از کتاب فارسی هفتم را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.

معنی شعر زنگ آفرینش

۱- صبح یک روز نوبهاری بود              روزی از روز های اول سال

معنی: صبح یک روز تازه ای بود و سال تحصیلی جدید، یعنی مهرماه، شروع شده بود. ( منظور شاعر از نوبهار، ماه مهر است که همچون بهار تازه ای است که با آغاز مدارس، شروع می شود.)

 

۲- بچه ها در کلاس جنگل سبز             جـمع بودند دور هم خوشحال

معنی: بچه ها در کلاس درس، با انرژی و خوشحال دور هم جمع شده بودند. ( باتوجه به بیت قبل که شاعر مهرماه را همچون بهار تازه ای در نظر گرفته بود، در اینجا منظور از جنگل سبز، کلاس درس است که با وجود دانش آموزانش، مانند سرسبزیِ درختان در فصل بهار شده است.)

 

۳- بچه ها گرم گفت و گو بودند                   باز هم درکلاس غوغا بود

معنی: در کلاس بچه ها مشغول صحبت بودند و سر و صدایشان همه جا پیچیده بود.

 

۴- هر یکی برگ کوچکی در دست                       باز انگار زنگ انشاء بود

معنی: هرکدامشان کاغذی کوچک در دستشان داشت. مثل اینکه زنگ انشا بود.

 

۵- تا معلم زگرد راه رسیـد                      گفت با چهره ای پر از خنده:

معنی: معلم وارد کلاس و شد و با خنده گفت:

 

۶- باز موضوع تازه ای داریم                              “آرزوی شما در آینده”

معنی: بازهم موضوع تازه ای برای انشا داریم؛ انشا با موضوع ” آرزوی شما در آینده ” چیست.

 

۷- شبنم از روی گل برخاست                            گفت: می خواهم آفتاب شوم

معنی: شبنم بلند شد و گفت: من دوست دارم محو شوم.

 

۸- ذره ذره به آسمان بروم                                 ابر باشم، دوباره آب شوم

معنی: (وقتی محو و بخار شدم،)کم کم به آسمان بروم و تبدیل به ابر شوم و دوباره از ابر تبدیل به آب شوم.

 

۹- دانه آرام بر زمین غلتیـد                            رفت و انشای کوچکش را خواند

معنی: دانه روی زمین افتاد و انشای کوتاهش را خواند.

 

۱۰- گفت: باغی بزرگ خواهم شد                            تا ابد سبز خواهم ماند

معنی: دانه گفت: من دوست دارم تبدیل به باغی بزرگ شوم و تا همیشه سرسبز بمانم. (دانه انگار دوست داشت در دل زمین کاشته شود تا از تبدیل به نهالی سرسبز شود و در آینده نهال های زیاد، باغ بزرگی را بوجود آورند.)

 

۱۱- غنچه هم گفت گرچه دل تنگم                              مثل لبخند باز خواهم شد

معنی: غنچه هم گفت: اگرچه الان هنوز شکوفا نشده ام و بسته هستم اما بالاخره باز می شوم و تبدیل به گل زیبایی خواهم شد. ( منظور از لبخند، باز شدن غنچه است.)

 

۱۲- با نسیم بهار و بلبل و باغ                                گرم راز و نیاز خواهم شد

معنی: غنچه ادامه داد: (وقتی غنچه ام باز شد،عطر من در فضا می پیچد و) با نسیم بهاری و بلبل و باغ، مشغول راز و نیاز با خدا خواهم شد.

 

۱۳- جوجه گنجشک گفت: می خواهم                       فارغ از سنگ بچه ها باشم

معنی: جوجه گنجشک گفت: آرزو دارم از دست سنگ زدن های بچه ها راحت شود و در آسایش زندگی کنم.

 

۱۴- روی هرشاخه جیک جیک کنم                              در دل آسمان رها باشم

معنی: بتوانم به راحتی جیک جیک کنان روی شاخه ها بنشینم و در دل آسمان پرواز کنم ( بدون اینکه ترس از تیر و کمان بچه ها داشته باشم، آزادانه بال بزنم.)

 

۱۵- جوجه ی کوچک پرستو گفت:                                 کاش با باد رهسپار شوم

معنی: جوجه پرستوی کوچک گفت: من دوست دارم همراه با باد پرواز کنم

 

۱۶- تا افق های دور کوچ کنم                                        باز پیغمبر بهار شوم

معنی: تا افق ها و آسمان های دور پرواز کنم و پیام آورِ خبرِ آمدنِ بهار شوم.

 

۱۷-جوجه های کبوتران گفتنـد:                           کاش می شد کنار هم باشیم

معنی: بچه های کبوترها گفتند: ای کاش میشد که همه ما در کنار هم باشیم.

 

۱۸-توی گلدسته های یک گنبد                                روز و شب زائر حرم باشیم

معنی: همه ما باهم، شب و روز، روی گنبد و گلدسته ها بنشینیم و زیارت کنیم.

 

۱۹- زنگ تفریح را که زنجره زد                                     باز هم در کلاس غوغا شد

معنی: با صدای زنجره (جیرجیرک) زنگ تفریح به صدا در آمد و دوباره کلاس درس پر از سر و صدا شد.

 

۲۰- هر یک از بچه ها به سویی                              رفت و معلم دوباره تنها شد

معنی: بچه ها پراکنده شدند و دوباره معلم در کلاس تنها ماند.

 

۲۱- با خودش زیر لب چنین می گفـت:                  آرزو هایتان چه رنگین است!

معنی: معلم با خودش گفت: چه آرزوی های قشنگی دارید!

 

۲۲- کاش روزی به کام خود برسید؛                            بچه ها آرزوی من این است!

معنی: آرزوی من هم این است که شما به آرزوهایتان برسید.

پیشنهادی: زندگینامه قیصر امین پور

اختصاصی-دانشچی

 

ℹ️ اشتراک گذاری به دوستان خود:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *