درباره زندگی نامه پروین دولت آبادی و شعرهایی از ایشان
زندگی پروین دولت آبادی
پروین دولتآبادی شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک در سال ۱۳۰۳ در اصفهان به دنیا آمد. او در سبکهای گوناگونی مانند غزل، قصیده، مثنوی و شعر نو توانا بود اما بیشترین شهرت وی به دلیل اشعاری است که برای کودکان سروده و در کتب درسی مدارس به چاپ رسیده است.
فخرگیتی مادر پروین فرهنگی و مدیر مدرسه ناموس و پدرش حسامالدین دولتآبادی رئیس اداره اوقاف اصفهان بود. او ابتدا به مدرسه ناموس در اصفهان رفت اما بعد به همراه خانوادهاش به تهران نقل مکان کرد. دوره ابتدایی را در دبستان نوروز به پایان برد. پروین سالهای اولیه دبیرستان را در مدرسه نور و صداقت که آموزگاران انگلیسی داشت گذراند و سالهای بعد را در مدرسه آمریکایی نوربخش تحصیل کرد.
پس از دبیرستان تصمیم داشت تحصیل را در رشته نقاشی و مجسمهسازی در دانشکده هنرهای زیبا ادامه دهد و چند جلسه هم در دانشگاه شرکت کرد اما بازدید از یک پرورشگاه مسیر او را عوض کرد. پرورشگاه متعلق به شهرداری تهران بود و پدرش ریاست کل آن را برعهده داشت. خواهرش مهین نیز اداره بخش شیرخوارگاه آن پرورشگاه را بر عهده داشت. پروین تصمیم گرفت به سرپرستی و تربیت کودکان پرورشگاه بپردازد. در پرورشگاه شعرهایی که برای کودکان سرود بسیار مورد توجه آنان قرار گرفت.
وی تلاش کرد تا شعر کودکان را از حالت پند گونه خارج کرده و اشعاری که جنبه سرگرمی و تفریح برای ایشان داشته باشد ارائه کند. وی هم چنین آثاری برای بزرگسالان نیز در هر دو سبک سنتی و نیمایی سروده است.
پروین در ۲۷ فروردین سال ۱۳۸۷ شمسی بر اثر سکته قلبی در سن ۸۴سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
آثار پروین دولت آبادی
- گل بادام (جایزه شعر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ را از آن وی کرد)
- بر قایق ابرها
- شوراب
- هلال نقره سا
- آتش و آب
- گنجشک و وزغ
- شهر سنگ
- در بلورین جامه انگور
- جم جمک برگ خزان
- گذری در ادبیات کودکان
- یک بازیگر
- رقص باد، خنده گل
- و ویرایش بیش از ۲۰ کتاب کودکان.
دولت آبادی
شعر باران
ابر سیاه ابر سفید
رو آسمان پرده کشید
باران دانه دانه
ریخت روی حوض خانه
نشست رو برگ گلها
رو غنچههای زیبا
رو بوتههای گندم
رو خانههای مردم
برگ درخت را تر کرد
از شاخهها گذر کرد
باران دانه دانه
آمد رو بام خانه
****
شعر بهار اومد
بهار آمد، گل آمد
نسرین و سنبل آمد
گلهای سرخ و زیبا
در باغ خانهی ما
چشمها را باز کردند
با خنده ناز کردند
بنفشه دسته دسته
کنار جو نشسته
در روز آفتابی
در آسمان آبی
پرندهی خوش آوراز
پر زد و کرد پرواز
بهار آمد، گل آمد
نسرین و سنبل آمد
پیشنهادی: آشنایی با قالب شعر غزل و انواع غزل